دل نوشته

موهايش سفيد شد!!!كودكي ك دزدكي دفترخاطراتم را خواند !!!

اين آخرين سحرسال91ومن بازتوتنهايي خودم ب اولين هاوآخرين هافكرميكنم

مثل اولين سلام وآخرين خداحافظي...

بكذريم

اميدوارم اين سال جديد توأم باسلامتي وخوشي باشه برا همه و بهترين هاروبراي بهترين عزيزانم آرزو ميكنم_اينم ي شعر

واسه اونا ك غمكين منو ميبينن

يكي ميبرسداندوه توازجيست؟

سبب سازه سكوت مبهمت كيست؟

برايش عاشقانه مينويسم

براي آنكه بايد باشد و نيست

سال جديد مبارك ياحق

نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:,ساعت 4:53 توسط fatemeh| |

سلام خداجونم خوبي؟

آخ خدادوباره دلم كرفت امد اينجا

امشب يا بكم امروز صبح ساعت 4:50 حالم بد شد

واي اكه مامانم نبود ك مرده بودم

صداش كردمو ديكه جيزي نفهميدم

يدف ديدم داره آبقند ميده

و بعدشم سريع كوشت كباب كرد بهم داد حالم كم كم خوب شد

خداجون نزديك عيدي جرا اينجوري شديم

خب دلم واسه شيطوني كردن تنكيده اين نشد ك من نتونم راه برم

يعني تاجندتاقدم بر ميدارم بخام ازحال برم نشد ك!

خب فداتشم حالمو خوب كن ديكه

دوستت دارم

نوشته شده در دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:,ساعت 5:56 توسط fatemeh| |

بزن تار ك امشب باز دلم از دنيا كرفته

بزن تار و بزن تا

جه ربطي داشت ساعت 4 صبح؟

ربطش اين بود ك دلم كرفته بود

اين روزا خوش نميكذره فقط خوشيم ك داره ميكذره

خب خدايا ب اميد خودت

دوستت دارم خداي مهربونم

نوشته شده در شنبه 12 اسفند 1391برچسب:,ساعت 3:46 توسط fatemeh| |

امشب شب دردناكي برامن بود

ديروزساعت1:30رفتم اتاق عمل و4امدم بيرون

امشب خيلي دردكشيدم فشارم خيلي پايين وتبم خيلي بالا

يلحظه هم نزديك بود برم تو كما

بدنم زیدی ضعیفه

ازديشب تاالان 4تاسروم زدم الان يكم حالم بهترشد

ياده اينجا افتادم كفتم بيام التماس دعا بكم

خدا همه مريضا رو شفا بده آمين

نوشته شده در چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:,ساعت 5:36 توسط fatemeh| |


Power By: LoxBlog.Com